دلنوشته

رمضان ماه بندگی خدا

ماه رمضان امسال هم اومد.کوچیک که بودم ماه رمضان رو دوست نداشتم نه به خاطر روزه گرفتن بلکه به خاطرخاطره ها و اتفاقات بدی که  برای خانواده ماتوی این ماه افتاده بود.اما الان از دیروز که بوی این ماه پیچیده یه حس خوب دارم . یعنی الان دارم از بالا به اون روزا نگاه می کنم ودیگه اون خاطرات بد ماه رمضان اون سالها باعث نشده که من کلا از ماه رمضان متنفر بشم . این خیلی خوبه به نظرم یک نوع رشد و بلوغه .اگه دوباره هم اون خاطره ها واقعیت پیداکنه باز هم این باعث نمی شه من از خود ماه روزه زده بشم . امروز روز اول ماه رمضان است . به نظرمن شیرینی این ماه از دهه سوم و شبهای قدر شروع می شود. بعد ازشبهای قدر من خودم به نوعی احساس تازه شدن می کنم . احساس سبکی و اینکه دوباره فرصت به دست آوردم تا دوباره شروع کنم از اول . راستی دوستان دعای افتتاح برای شب های این ماه توصیه شده . این دعا ؛ دعای امام زمان است . بیاییم همه برای امام زمان دعا کنیم تا آقا هم برای ما دعا کنه . التماس دعا ..... 

سلام دوستان !!!!!!!!!!!!

سلام دوستان امشب شب جمعه است ......جاتون خالی حرم بودم ........دلم گرفته بود .......اولین پست ام با این شعر زیبای بهنام صفوی شروع می کنم ....... 

خدا

 

 

ماه شعبان

سلام دوستان . ما در ماه شعبان هستیم . تنها ماهی که اصلا شهادت در آن نیست در واقع اتفاق جالب امسال همین شروع بهار طبیعت با بهار معنوی بود . رجب و شعبان پر برکت ترین ماههای سال هستند . سال گذشته قسمت شد در ماه شعبان سفری به قم داشته باشم . در واقع شب تولد آقا امام زمان (عج) مسجد جمکران بودیم . جاتون خالی چند ساعت مراسم نور افشانی در مسجد برپا بود . علاوه بر مولودی نورافشانی هم بود که واقعا محشر بود . همه گوشی به دست در حال ثبت خاطره ها بودند . چه صفایی داشت .........جای آقا و مولامون امام زمان واقعا خالی بود . اینجاست که آدم میگه خدایا ظهور امام مونو برسون ........مردم قم رسم دارند همیشه شب جمعه ها یا در واقع بعد ظهر های پنجشنبه پای پیاده میرن زیارت آقا جمکران . در واقع سال گذشته هم که ما قم بودیم جمعه مصادف شده بود با تولد آقا امام زمان و مردم همه پیاده سمت جمکران می رفتند . در مسیر قم به جمکران هم موکب های زیادی برپا بود . قسمت نشد ما پیاده روی کنیم اما مردم رو که می دیدم پیاده روی می کنند شور خاصی داشت ......  سال گذشته با یه اتفاق تلخ که توی ماه رجب برام افتاد دلم واقعا گرفته بود اما انگار این سفر یه هدیه بود بعد اون تلخی ....... یعنی همیشه همین طوریه . حداقل برای من که اینطوری بوده .......در اوج ناراحتی همیشه یه جرقه زده میشه هر چند کوچک اما امید وارکننده ......  خدا میگه من دارم نیگات می کنم و تنها نیستی ....... 

اسلام تحریف شده

ما آدمای جالبی هستیم . اگه خیلی به خودمون زحمت بدیم چندتا مساله شرعی دست و پاشکسته  یادبگیریم بعد میاییم و اونجاهایی که به نفع مونه رو قیچی می کنیم و بقیه شو میریزیم دور ......درواقع کلاه شرعی درست کردن خودمون....... یه خانومی به اصطلاح چادری ناخن مصنوعی کاشته بود بعد بهش گفتم با این ناخن ها میشه وضو گرفت گفت آره مرجع تقلیدم گفته در حالت اضطرار مشکلی نیس  و میشه وضوی جبیره گرفت ......عزیز من شما یعنی همیشه در حالت اضطراری ؟؟؟؟؟؟؟ اینا همه ش کلاه شرعیه که برای خودمون درست می کنیم ......... بیایید با خودمون صادق باشیم دیگه ......بگو من این ناخن کاشتن برام مهمتر از نمازمه اینو میشه یه جوری هضم کرد ولی اینکه بیاییم برای خودمون احکام دربیاریم و تحریف کنیم واقعا جای تاسف داره ........

Designed By Erfan